نرخ ارز - مبادله [ارز] دوره (قیمت یک واحد پولی بیان شده در واحدهای پولی کشور دیگر) تعیین کننده - عامل تعیین کننده بازده - درآمد ، سود ، درآمد ، دریافت سبد - نمونه کارها (نتیجه توزیع سرمایه در چندین گزینه جایگزین دارایی های سرمایه گذاری ، به عنوان مثال سرمایه گذاری در اوراق بهادار مختلف) طرح - اگر وضعیتی را ترسیم کنید ، توضیحات کوتاهی از آن ارائه می دهید ، از جمله فقط مهمترین واقعیت ها. مانده تجارت - مانده تجارت (گزارش آماری که منعکس کننده نسبت هزینه صادرات و واردات کشور برای یک دوره خاص است) تفاوت ، تفاوت ، تفاوت (بین دو مقدار قابل مقایسه) - ارز ثابت و مداوم - 1) گردش مالی پولی ، گردش مالی 2) وسیله گردش پول نقد) ، پول 3) ارز آزاد ارز - ارز ارزش آزادانه قابل تبدیل - ارزش ؛اهمیت ، اهمیت ؛ابزار ؛ارزش ، ارزش قدرت خرید - قدرت خرید استهلاک - کاهش هزینه ، استهلاک نرخ بهره - نرخ درصد (پرداخت اعتبار در بهره در مبلغ وام) کاهش می یابد - نرم ، حساب جاری را کاهش دهید - مانده تجارت (نسبت تجارت صادرات و اهمیت کشور برای مدت معینی) آرایش - جبران ، جبران ، جبران ؛دارایی یک دارایی است (هر موضوعی که می تواند موضوع مالکیت یک شخص خصوصی ، سازمان یا ایالت باشد و می تواند برای به دست آوردن مزایا استفاده شود) مشارکت در SMTH. تأمین مالی کسری یک روش تأمین مالی کمیاب برای تحریک فعالیت های تجاری ، به ویژه در هنگام بحران است. هزینه های ایالتی برای این اهداف از درآمد بودجه فراتر رفته است ، و کسری تحت پوشش وام ها قرار می گیرد ، یعنی رشد اوراق بهادار بدهی دولت - رتبه بندی بدهی اوراق بهادار - شرایط رتبه بندی بدهی تجارت (قیمت صادرات به قیمت های وارداتی ؛ تمایز کالا و شرایط تجارت فاکتور) تراز پرداخت - تراز تراز (تفاوت بین پرداخت های نقدی دریافت شده توسط ساکنان این کشور از خارج از کشور ، و پرداخت آنها به غیر متخصصان در خارج از کشور برای مدت معینی) آشفتگی - سر و صدا ، شلوغی. فله ظروف سرباز یا مسافر بیشتر بخش اصلی سود سرمایه است - افزایش سرمایه ، سود سرمایه ، افزایش ارزش سرمایه Flummox - خجالت آور ، در موقعیت دشوار قرار گرفته و گیج می شود
توسط جیسون ون برگن
گذشته از عواملی مانند نرخ بهره و تورم ، نرخ ارز یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده سلامت اقتصادی یک کشور است. نرخ ارز نقش مهمی در سطح تجارت یک کشور دارد که برای هر اقتصاد بازار آزاد در جهان بسیار مهم است. به همین دلیل ، موش های تبادل در بین اقدامات اقتصادی دستکاری شده ، مورد تجزیه و تحلیل و دولت. اما نرخ ارز در مقیاس کوچکتر نیز اهمیت دارد: آنها بر بازده واقعی نمونه کارها یک سرمایه گذار تأثیر می گذارند. در اینجا ما به برخی از نیروی اصلی حرکات نرخ ارز نگاه می کنیم.
قبل از اینکه به این نیروها نگاه کنیم ، باید ترسیم کنیم که چگونه حرکات نرخ ارز بر روابط تجاری یک کشور با سایر کشورها تأثیر می گذارد. ارز بالاتر باعث می شود صادرات یک کشور گرانتر شود و واردات ارزان تر در بازارهای خارجی باشد. ارز پایین تر صادرات یک کشور را ارزان تر می کند و واردات آن در بازارهای خارجی گران تر می شود. انتظار می رود نرخ ارز بالاتر باعث کاهش تراز تجارت کشور شود ، در حالی که نرخ ارز پایین تر آن را افزایش می دهد.
عوامل تعیین کننده نرخ ارز
عوامل بی شماری نرخ ارز را تعیین می کنند و همه مربوط به روابط تجاری بین دو کشور است. به یاد داشته باشید ، نرخ ارز نسبی است و به عنوان مقایسه ارزهای دو کشور بیان می شود. در زیر برخی از تعیین کننده های اصلی نرخ ارز بین دو کشور وجود دارد. توجه داشته باشید که این عوامل به ترتیب خاصی نیستند. مانند بسیاری از جنبه های اقتصاد ، اهمیت نسبی این عوامل منوط به بحث های زیادی است.
1. دیفرانسیل در تورم
به عنوان یک قاعده کلی ، کشوری با نرخ تورم به طور مداوم پایین تر از ارزش ارز در حال افزایش است ، زیرا قدرت خرید آن نسبت به سایر ارزها افزایش می یابد. در نیمه آخر قرن بیستم ، کشورهایی که تورم کم داشتند شامل ژاپن ، آلمان و سوئیس بودند ، در حالی که ایالات متحده و کانادا فقط بعداً تورم کم به دست آوردند. آن دسته از کشورهایی که تورم بالاتری دارند ، به طور معمول در رابطه با ارزهای شرکای تجاری خود ، استهلاک در ارز خود را مشاهده می کنند. این همچنین معمولاً با نرخ بهره بالاتر همراه است.
2. دیفرانسیل در نرخ بهره
نرخ بهره ، تورم و نرخ ارز همگی بسیار همبسته هستند. با دستکاری نرخ بهره ، بانک های مرکزی بر نرخ تورم و نرخ ارز تأثیر می گذارند و تغییر نرخ بهره بر تورم و ارزش ارز تأثیر می گذارد. نرخ بهره بالاتر وام دهندگان در اقتصاد نسبت به سایر کشورها بازده بالاتری را ارائه می دهد. بنابراین ، نرخ بهره بالاتر سرمایه خارجی را به خود جلب می کند و باعث افزایش نرخ ارز می شود. تأثیر نرخ بهره بالاتر کاهش می یابد ، اما اگر تورم در کشور بسیار بیشتر از سایرین باشد ، یا اگر عوامل اضافی برای پایین آمدن ارز در خدمت باشد. رابطه متضاد برای کاهش نرخ بهره وجود دارد - یعنی پایین بودن نرخ بهره تمایل به کاهش نرخ ارز دارد.
3. نقص حساب فعلی
حساب جاری مانده تجارت بین یک کشور و شرکای تجاری آن است که منعکس کننده کلیه پرداخت های بین کشورها برای کالاها ، خدمات ، بهره و سود سهام است. کسری در حساب جاری نشان می دهد که این کشور بیشتر از درآمد خود برای تجارت خارجی هزینه می کند و این است که برای تشکیل این کسری ، از منابع خارجی وام گرفته است. به عبارت دیگر ، این کشور به ارز خارجی بیش از آنچه که از طریق فروش صادرات دریافت می کند ، نیاز دارد و بیشتر از آن که تقاضای خارجی ها برای محصولات خود باشد ، بیشتر ارز خود را تأمین می کند. تقاضای اضافی برای ارزهای خارجی نرخ ارز کشور را کاهش می دهد تا اینکه کالاها و خدمات داخلی برای خارجی ها به اندازه کافی ارزان باشند و دارایی های خارجی برای تولید فروش برای منافع داخلی بسیار گران هستند.
کشورها برای پرداخت هزینه های پروژه های بخش دولتی و بودجه دولتی درگیر بودجه کسری در مقیاس بزرگ خواهند شد. در حالی که چنین فعالیتی اقتصاد داخلی را تحریک می کند ، کشورهایی که دارای کسری و بدهی های بزرگ عمومی هستند برای سرمایه گذاران خارجی کمتر جذاب هستند. دلیل؟بدهی بزرگ تورم را تشویق می کند و اگر تورم زیاد باشد ، بدهی سرویس می شود و در نهایت با دلار ارزان تر در آینده پرداخت می شود. در بدترین حالت ، یک دولت ممکن است برای پرداخت بخشی از بدهی های بزرگ پول چاپ کند ، اما افزایش عرضه پول به ناچار باعث تورم می شود. علاوه بر این ، اگر یک دولت قادر به تأمین کسری خود از طریق وسایل داخلی (فروش اوراق داخلی ، افزایش عرضه پول) نباشد ، پس باید عرضه اوراق بهادار برای فروش را به خارجی ها افزایش دهد و از این طریق قیمت آنها را کاهش دهد. سرانجام ، اگر آنها معتقدند این کشور خطرات پیش فرض تعهدات خود را به خطر می اندازد ، ممکن است بدهی بزرگ برای بیگانگان نگران کننده باشد. اگر خطر ابتلا به پیش فرض بسیار زیاد باشد ، خارجی ها مایل به داشتن اوراق بهادار در آن ارز هستند. به همین دلیل ، امتیاز بدهی کشور (همانطور که به عنوان مثال توسط مودی یا استاندارد و پور تعیین می شود) تعیین کننده مهمی از نرخ ارز آن است.
5. شرایط تجارت
نسبت مقایسه قیمت صادرات با قیمت واردات ، شرایط تجارت مربوط به حسابهای جاری و مانده پرداخت است. اگر قیمت صادرات یک کشور با نرخ بیشتری نسبت به واردات آن افزایش یابد ، شرایط تجارت آن به طرز مطلوبی بهبود یافته است. افزایش شرایط تجارت تقاضای بیشتری برای صادرات کشور نشان می دهد. این به نوبه خود منجر به افزایش درآمد حاصل از صادرات می شود ، که افزایش تقاضا برای ارز کشور (و افزایش ارزش ارز) را فراهم می کند. اگر قیمت صادرات با نرخ کمتری نسبت به واردات آن افزایش یابد ، ارزش ارز در رابطه با شرکای تجاری آن کاهش می یابد.
6. ثبات سیاسی و عملکرد اقتصادی.
سرمایه گذاران خارجی به ناچار به دنبال کشورهای پایدار با عملکرد اقتصادی قوی برای سرمایه گذاری سرمایه خود هستند. کشوری با چنین ویژگی های مثبت ، صندوق های سرمایه گذاری را از سایر کشورهایی که تصور می شود خطر سیاسی و اقتصادی بیشتری دارند ، دور می کند. به عنوان مثال ، آشفتگی سیاسی می تواند باعث از بین رفتن اعتماد به نفس به ارز و حرکت سرمایه به ارزهای کشورهای با ثبات تر شود. نتیجه. نرخ ارز ارز که در آن یک نمونه کارها بخش عمده ای از سرمایه گذاری های خود را در اختیار دارد ، بازده واقعی نمونه کارها را تعیین می کند. کاهش نرخ ارز بدیهی است که قدرت خرید درآمد و سود سرمایه حاصل از هرگونه بازده را کاهش می دهد. علاوه بر این ، نرخ ارز بر سایر عوامل درآمد مانند نرخ بهره ، تورم و حتی سود سرمایه از اوراق بهادار داخلی تأثیر می گذارد. در حالی که نرخ ارز توسط عوامل پیچیده بی شماری تعیین می شود که اغلب حتی با تجربه ترین اقتصاددانان را ترک می کنند ، سرمایه گذاران هنوز هم باید درک کنند که چگونه ارزش های ارز و نرخ ارز نقش مهمی در نرخ بازده سرمایه گذاری های خود دارند.