تحولات و روندهای اخیر در بازارهای مالی جهانی

  • 2022-09-18

سخنرانی ارائه شده توسط دکتر ویلم اف. دویزنبرگ ، رئیس بانک مرکزی اروپا ، به مناسبت 75 سالگرد بانکو د مکزیک ، مکزیک ، 14 نوامبر 2000

معرفی

من می خواهم از بانک مکزیک بخاطر دعوت من به این کنفرانس برای بزرگداشت 75 سالگرد این بانک تشکر کنم.

موضوع این بحث پانل یک موضوع موضعی است. در سالهای اخیر ، بازارهای مالی برخی از سریعترین و گسترده ترین تغییرات در هر بازاری را پشت سر گذاشته اند. ما شاهد وقایع چشمگیر در بازارهای مالی جهانی ، از جمله بحران آسیا ، بحران روسیه و برخورد نزدیک به مدیریت سرمایه بلند مدت (LTCM) بودیم که یک صندوق پرچین بسیار اهرم با موقعیت های تجاری عظیم بود. اخیراً ، ما شاهد تحولات چشمگیر در قیمت سهام در سراسر جهان و به ویژه در سهام در بخش های ارتباطات و اینترنت هستیم. بسیاری از این به اصطلاح "فنی سهام" ، که در اواخر سال 1999 و اوایل سال 2000 افزایش شدید قیمت را تجربه کرده اند ، در ماه های اخیر سرمایه گذاری بازار آنها را به میزان قابل توجهی کاهش داده اند.

با این حال ، جدا از وقایع بازار مانند این ، بازارهای مالی جهانی نیز در سالهای اخیر دستخوش تغییر ساختاری اساسی شده اند. به ویژه ، سرعت و دامنه چنین تحولات در منطقه یورو پس از معرفی ارز جدید قابل توجه بوده است. من می خواهم امروز بر روی این موضوعات ساختاری تمرکز کنم ، اول از همه ، تحولات جهانی را به طور خلاصه در نظر بگیرم ، و سپس به دنبال تحولات اخیر در منطقه یورو باشم.

روندهای اخیر در بازارهای مالی جهانی

شاید مهمتر از همه در بین تغییرات اخیر در بازارهای مالی جهانی ، ادغام و جهانی سازی آنها تسریع باشد. این پیشرفت ، که با آزادسازی بازارها ، پیشرفت سریع فناوری و پیشرفت های مهم در ارتباطات از راه دور تقویت شده است ، سرمایه گذاری و تأمین مالی جدید برای مشاغل و مردم در سراسر جهان ایجاد کرده است. دسترسی آسان تر به بازارهای مالی جهانی برای افراد و شرکت ها منجر به تخصیص کارآمدتر سرمایه می شود که به نوبه خود باعث رشد اقتصادی و سعادت می شود.

جدا از این ادغام و جهانی سازی مداوم ، بازارهای مالی جهانی نیز اخیراً افزایش اوراق بهادار را تجربه کرده اند. تا حدودی ، این پیشرفت با افزایش ادغام و ادغام و خریدهای اهرمی که در بازارهای اواخر و نه در منطقه یورو اتفاق افتاده است ، تحریک شده است. یکی از جنبه های این فرایند اوراق بهادار ، افزایش صدور اوراق بهادار شرکت ها است که همزمان با کاهش عرضه اوراق قرضه دولتی در بسیاری از کشورها ، به ویژه در ایالات متحده است.

از دیگر تحولات جالب در بازارهای مالی جهان می توان به گسترش و گسترش مداوم بازارهای مشتقه اشاره کرد. گسترش این بازارها عمدتاً به این دلیل است که پیشرفت های سریع در فناوری، مهندسی مالی و مدیریت ریسک به افزایش عرضه و تقاضا برای محصولات مشتقات پیچیده تر و پیچیده تر کمک کرده است. افزایش استفاده از ابزارهای مشتقه برای تعدیل مواجهه با ریسک در بازارهای مالی همچنین به افزایش مبلغ واقعی قراردادهای مشتقه معوق که در سال‌های اخیر دیده شده است، به ویژه در بازارهای مشتقه خارج از بورس (OTC) با نرخ بهره و سهام کمک کرده است. به عنوان اوراق بهادار اساسیدر حالی که ماهیت اهرمی ابزارهای مشتقه خطراتی را برای سرمایه گذاران فردی ایجاد می کند، ابزارهای مشتقه همچنین زمینه را برای تخصیص کارآمدتر ریسک ها در اقتصاد فراهم می کند که برای عملکرد بازارهای مالی مفید است و از این رو شرایط را برای رشد اقتصادی افزایش می دهد.

در میان بسیاری از تغییرات در بازارهای مالی جهانی، تحولات منطقه یورو به ویژه چشمگیر بوده است.

روندهای اخیر در بازارهای مالی منطقه یورو

راه اندازی یورو در 1 ژانویه 1999 یک رویداد تاریخی بود. ۱۱ واحد پول ملی یک شبه به یک ارز واحد تبدیل شد. این آغاز دوره ای از تغییر عمیق در چشم انداز مالی اروپا بود. راه اندازی موفقیت آمیز یورو، که عنصری کلیدی در ایجاد یک اروپای باثبات، مرفه و صلح آمیز است، ادغام بازارهای مالی در منطقه یورو را نیز تقویت کرده است. این روند ادغام در بازارهای مالی اروپا با روند جهانی شدن همزمان شد. هر دوی این عوامل به توضیح تحولات جاری در بازارهای مالی اروپا کمک می کنند.

کاتالیزور اصلی تغییرات عظیمی که رخ داده و همچنان ادامه دارد، البته ورود ارز واحد بوده است. در ژانویه 1999، بازارهای ارز خارجی و بین بانکی بلافاصله به یورو تبدیل شدند. در همان زمان، یک سیاست پولی واحد با چارچوب اجرای سیاست یکسان برای همه کشورهای منطقه یورو ایجاد شد. علاوه بر این، یک سیستم پرداخت یکپارچه معرفی شد که امکان نقل و انتقالات تسویه ناخالص در زمان واقعی را در سراسر منطقه یورو فراهم می کرد.

در مورد بانک های منطقه یورو، شفافیت حاصل از یک ارز واحد و یک سیاست پولی واحد، مقایسه محصولات و هزینه های بانک را برای مشتریان آسان تر می کند. این به نوبه خود باعث افزایش رقابت بین بانک ها می شود. اگرچه این افزایش رقابت منجر به کاهش حاشیه بانکی خواهد شد، اما باعث بازسازی و ادغام بانک‌های منطقه یورو می‌شود که به آنها در رقابت جهانی کمک می‌کند. در واقع، این رویدادها در حال حاضر اتفاق می‌افتند: بانک‌ها در سراسر اروپا در حال ادغام یا ایجاد اتحاد در مقیاسی بی‌سابقه هستند و در نتیجه محیط بانکداری ملی را به شدت تغییر می‌دهند و شبکه‌های بین‌المللی را ایجاد می‌کنند. از این رو، معرفی یورو نه تنها بازاری به اندازه کافی بزرگ برای بانک‌ها فراهم کرده است تا از تلاش‌های آنها در رقابت جهانی حمایت کند، بلکه آنها را تحت فشار قرار داده است تا بازسازی و ادغام مورد نیاز خود را برای موفقیت در بازار جهانی فزاینده انجام دهند.

علاوه بر این تغییرات در بخش بانکی، ظهور یورو همچنین زمینه ای را برای بازار اوراق بهادار در سراسر اروپا فراهم کرد. پس از معرفی چارچوب سیاست پولی واحد، بازار پول منطقه یورو تحت یک فرآیند گسترده یکپارچه سازی و استانداردسازی قرار گرفت. بازارهای سپرده بدون وثیقه و بازارهای مشتقات در اوایل سال 1999 به طور کامل یکپارچه شدند. علاوه بر این، نیاز به توزیع مجدد نقدینگی بین کشورهای منطقه یورو، از جمله نقدینگی ارائه شده توسط یوروسیستم به عنوان بخشی از عملیات تامین مالی مجدد، توسعه معاملات در سطح منطقه را تقویت کرد. بازار پول. TARGET، سیستم پرداخت جدید در سطح منطقه که سیستم اصلی تسویه پرداخت ها به یورو را تشکیل می دهد، نقش کلیدی در تسهیل توزیع مجدد نقدینگی در سراسر منطقه یورو ایفا کرده است. علاوه بر این، با تشویق فعالیت‌های آربیتراژ بیشتر، TARGET یکسان سازی قیمت‌های حاکم در بخش‌های مختلف بازار پول در سراسر منطقه یورو را تسهیل کرده است. در حالی که در سایر بخش‌های بازار پول منطقه یورو، مانند بازارهای بازپرداخت و بازارهای اوراق بهادار کوتاه‌مدت، ادغام کمتری وجود داشته است، من متقاعد شده‌ام که با توجه به شرایط مطلوب اقتصادی اروپا، روند یکپارچه‌سازی در این حوزه‌ها ادامه خواهد داشت. و اتحادیه پولی

بخش دیگری که پس از معرفی یورو در آن تغییرات چشمگیری رخ داده است، بازار اوراق قرضه یورو است. افزایش قابل توجهی در انتشار اوراق قرضه خصوصی در منطقه یورو در سال 1999 وجود داشت که به طور کلی در سال 2000 ادامه داشت. یورو تا کنون بود. به عبارت دیگر، کل بسیار بزرگتر از مجموع اجزاء است. جدای از این، همچنین مشخص شد که ویژگی‌های مختلف اوراق بدهی تازه منتشر شده در حال تغییر است. به طور خاص، اندازه متوسط انتشار اوراق قرضه جدید در سال 1999 به طور قابل توجهی افزایش یافت، زیرا تعداد انتشارات بسیار بزرگ، 1 میلیارد یورو یا بیشتر، به طور قابل توجهی افزایش یافت. این تغییرات نشان می‌دهد که بازار اوراق قرضه یورویی که به تازگی ایجاد شده است، به دلیل اندازه و درجه باز بودن بالا، توانایی بیشتری نسبت به بازارهای اوراق قرضه جداگانه ارزهای قبلی یورو دارد. از این رو، معرفی ارز واحد منجر به بازارهای کارآمدتر و عملکرد بهتری شده است که نه تنها ساکنان منطقه یورو، بلکه برای فعالان بازار خارج از منطقه یورو نیز سودمند هستند. علاوه بر این، این بازار همچنان دارای پتانسیل بالایی است زیرا استفاده از تامین مالی اوراق بهادار توسط بخش شرکتی، نسبت به تامین مالی بانکی، هنوز تنها حدود نیمی از همتای خود در ایالات متحده است.

به نظر می رسد که این ارز منفرد یک کاتالیزور برای بازسازی بخش شرکت های اروپایی و برای ظهور شرکت های جدید است. روند ادغام مداوم بورس اوراق بهادار نیز از این نظر پشتیبانی شده است. موضوعات اصلی سهام اروپا به رکورد های رکورد رسیده است ، با بازارهای کاملاً جدید ، مانند Neuer Markt در فرانکفورت ، که در سطح بین المللی برجسته می شود. این تحولات فقط می تواند به نفع شرکتهایی باشد که ممکن است در گذشته برای تأمین مالی خودشان دشوار باشند ، اما اکنون قادر به افزایش سهام آسان تر خواهد بود. علاوه بر این ، تعدادی از شاخص های سهام در سطح اروپا ایجاد شده است ، از این طریق در گسترش امکانات معاملاتی و فرصت های موقعیت یابی برای سرمایه گذاران کمک می کند. اتحادهای بین بورس اوراق بهادار نیز باید ادغام زیرساخت های بازار سهام را تقویت کند. این تغییرات موظف به تشدید رقابت و تبدیل شدن بازارهای اروپایی تر و مناسب تر و مناسب برای اقتصاد جهانی است.

نتیجه

برای نتیجه گیری ، معرفی یورو به عنوان یک کاتالیزور برای ارتقاء ادغام بازارهای مالی در اروپا عمل کرده و فرصتی برای ایجاد یک بازار اوراق بهادار در سطح اروپا فراهم می کند. نتیجه بازارهای کارآمدتر خواهد بود که به نوبه خود به معنای کاهش هزینه سرمایه و بهبود فرصت های سرمایه گذاری برای مشاغل و افراد خواهد بود. این فرایند همچنین عمق و نقدینگی بازارهای مالی را افزایش می دهد ، که به نوبه خود باعث ثبات می شود.

بانک مرکزی اروپا با پیگیری یک سیاست پولی معتبر و شفاف ، به این ثبات کمک می کند. در حقیقت ، یک سیاست پولی مداوم که به ثبات قیمت متعهد است ، بهترین سهم است که بانک مرکزی اروپا می تواند در عملکرد و ادغام صاف و ادغام بازارهای مالی اروپا ایجاد کند. چنین سیاستی سودمند خواهد بود ، زیرا اثرات جانبی تورم و عدم اطمینان تورم بالا را به حداقل می رساند و از این طریق شرایطی را برای رشد اقتصادی پایدار و سالم در میان مدت ایجاد می کند. یک سیاست پولی با ثبات گرا به این ترتیب به عملکرد صاف بازارهای مالی و رونق اقتصادی به عنوان یک کل کمک می کند.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.